
هرمزگان - مهرنوش ایزدپرست شاعر هرمزگانی معتقد است که شاعر امروزباید زبان روزگار خودش باشد، زیرا نیاز مردم روزگار ما دیگر مثل قبلیها نیست بلکه یکی مثل خودش است، خودی که باید شناخته شود و الزاماً با زبان مردم روزگار خودش سخن بگوید و از درد مردم روزگار خودش پرده بردارد.
سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران( ایبنا):در زمانهای که شاعران کمتری جنبههای مختلف زندگی را سوژههای شعریشان قرار میدهند، یک شاعر جوانی هرکدام از شعرهایش توصیفی از یک گوشۀ زندگی و عاطفه و زنانگی است.
مهرنوش ایزدپرست، متولد شهرستانی در اطراف شیراز به نام خرامه که تا مقطع دیپلم را در این شهرستان گذرانده و تحصیلات مقطع لیسانس و کارشناسی ارشد را در استانهای هرمزگان و کرمان به پایان رسانده است. هم اکنون هم حدود ۲۰ سال است که ساکن بندرعباس و همجوار خلیج همیشه فارس است.
او تعداد زیادی شعر سرودهاست و قالبهای ابتدایی که شروع به سرودن کرده غزل، چارپاره دوبیتی، رباعی و مثنوی بود که به تدریج به سمت نیمایی کشیده شده و الان هم سالهاست که تخصصی شعر سپید مینویسم. او معتقد است در کل هنوز هم فکر میکند قالب لباسی هست که کلام شاعرانه بر تن میکند و اصل درونمایه، جهانبینی، جان کلام شعر و چگونگی بیان آن است.
ایزدپرست، عناوینی نظیر برگزیده جشنواره بین المللی شعر رضوی ۱۳۸۷، مقام دوم جشنواره دفاع مقدس ۱۳۸۷، مقام دوم جشنواره دفاع مقدس ۱۴۰۰، برگزیدگان جشنواره ایلات و عشایر فارس ۱۳۹۹، مقام اول جشنواره منطقهای نبوی ۱۴۰۱، شایسته تقدیر جشنواره ادبی وقف چشمه همیشه جاری ۱۳۹۹، مقام اول جشنواره ملی رو به سپیده ۱۴۰۳ همچنین داوری جشنواره شعر استانی «تا دریا» ۱۴۰۰ و داوری جشنواره شعر بسیج در سال ۱۴۰۱ را در کارنامه دارد.
چه چیزی موجب موفقیت یک شاعر میشود؟
بسیاری از عوامل در موفقیت یک شاعر نقش دارند اماعمده موفقیت یک شاعر را نبوغ و خلاقیت خود شاعر رقم میزند. قطعاً مطالعه، محیط خانواده، اطرافیان، منبع الهام شاعر و … تاثیرگذارند اما شاعر باید در ذات خودش شاعرانه زندگی کند تا موفقتر باشد. شفیعی کدکنی تعریف دقیقی درباره شعر دارند که، «شعر گرهخوردگی عاطفه و تخیل است که در زبانی آهنگین شکل گرفته است.» گمان میکنم اگر کسی معنای دقیق شعر را در هنگام نوشتن شعر رعایت کند موفق خواهد بود.
شاعری که شما را الهام میدهد و تأثیرگذار بر شعرتان بوده است، کیست؟
اگر بخواهم فقط نام یک یا چند شاعر را بگویم قطعاً بی انصافی کردهام، ادبیات فارسی بر شانههای بزرگانی ایستاده که هر کدام نقش بی بدیلی در رساندن این فرهنگ به ما داشتهاند اما هر شاعری در درون خودش میتواند تمایل به خواندن شعرهای یک یا چند شاعر را بیش از بقیه داشته باشد. من از شاعران نوگرا شعرهای فروغ، اخوان، سهراب و شاملو و از ادبیات کلاسیک هم غزلهای سعدی و منزوی رو بیشتر از بقیه دوست دارم.
درباره مجموعه اشعارتان بگویید.
بله مجموعه شعر اول من «محاق» هست و زمستان ۱۳۹۹ چاپ شد. مجموعه دومم هم در حال ویرایش و آماده شدن برای چاپ هست. البته در چند مجموعه شعر گروهی مختلف هم تعدادی از آثار بنده در کنار آثار دیگرشاعران چاپ شده از جمله مجموعههای درکوی میفروشان، برکه و باران، کوچههای شهدایی و جنوبگان شعر امروز و...
شما مسئول روابط عمومیاوقاف هرمزگان هستید. شغل شما تا چه حد در شعرهای شما مؤثر بوده؟
به نظرم شعر من و نویسندگی من در شغلم بیشتر موثر بوده است. شاید خیلی بیشتر از آنکه یک شغل و حرفه بر یک هنرمند یا اینجا بگوییم یک شاعر تاثیر بگذارد، باید قویاً بگویم این شاعر است که بر آن شغل، فضای شغلی و انسانهایی که با آن شاعرِ شاغل در ارتباط و تعامل هستند تاثیر میگذارد. و این تاثیر و تفاوت هم در موضوعات ظاهری محیط کار مشخص است مثل وجود تعداد زیادی کتاب یا گل و گیاه یا هر اثری که زیبایی هنری و بصری داشته باشد و البته قلم و دفتری که باید همیشه در دسترس باشد و هم روحیات و خلقیات یکشاعر در هر شغلی که باشد مطمئناً ظرافتها و حساسیتهای خاص خودش را دارد و مشخصاً در تعامل با دیگران مهربانانه تر، نرمتر و عاطفهمندتر است.
چگونه میتوان همزمان شاعر خوب و کارمند موفقی بود؟
به نظرم آگاهی عنصری است که همزمان میتواند در هر دو شاخه کمک کند. داشتن برنامه و نظم هم تا حد زیادی میتواند به پیشبرد این دو در کنار هم کمک کند عدم وجود هرکدام به دیگری آسیب میزند.
رسالت شاعرِ آگاهِ امروز چیست؟
در باب رسالت شاعر آگاه امروز با جملهای از اخوان ثالث شروع میکنم که «هنرمندان و شاعران که زبان و زبانه عصر و زمانهاند، موج گیران بلند و بیدار روزگارند؛ این حاجت را حتی المقدور برمیآورند و به جز این نمیتواند باشد» از این رو شاعر امروزباید زبان روزگار خودش باشد، زبان مردم خودش، از هر شاعری یکی وجود داشته و به پایان رسیده یک حافظ، یک سعدی، یک مولوی و… پس نیاز مردم روزگار ما دیگر یکی مثل قبلیها نیست یکی مثل خودش است خودی که باید شناخته شود و الزاماً با زبان مردم روزگار خودش سخن بگوید و از درد مردم روزگار خودش پرده بردارد.
شاعر امروزبا درک درستی از جامعه، محیط اطراف و نیازهای روز میتواند در آگاه سازی ذهن مردم اطرافش نقش داشته باشد.
یکی از شعرهای مهرنوش ایزدپرست:
اگر تو، من بودی، میدانستی
کسی که پشت میز این اتاق نشسته
گنجشکیست
از درخت توت تبعید شده
جیک جیک را
در دفتر خاطرات کهنهی میزی چوبی نوشته.
وسط اتوبان
دلش صدای کسی را خواسته
در پخش پنهان.
اگر تو من بودی میدانستی
در رقابت با دریا فقط شور زدم
در بندر فقط روی شانه عباس گریه کردم
وقتی رفته بود آب بیاورد برای بچهها
اگر آبی فیروزهای سید مظفر را
در آسمان دلم ابری کشیدم
میخواستم تنهایی دختر ۱۴ سالهای را پر کنم
که فصل مشترک پاهایش در خوابگاه شبانه روزی
زمستان بود.
من گم شده ام
تنهاییم را تو نقشه یابی کن